مردم چیزى از کار دین را براى بهبود دنیاى خود وانگذارد جز آنکه خدا چیزى را که زیانش از آن بیشتر است پیشاپیش آنان آرد . [نهج البلاغه]
خاطره ها
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
روشن بینی

علی هبوط محمدی :: جمعه 85/7/7 ساعت 10:39 صبح

نامه ابراهام لینکلن به معلم پسرش


 

 


 

نامه ابراهام لینکلن به معلم پسرش:

او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند . اما به پسرم بیاموزید که به ازاء هر شیاد ، انسانهای درست و صدیق هم وجود دارند . به او بگویید در ازاء هر سیاستمدار خودخواه ، رهبر باحمیتی هم وجود دارد . به او بیاموزید که در ازاء هر دشمن ، دوستی هست . .

می‌دانم که وقت می‌گیرد . اما به او بیاموزید اگر با کارو زحمت خودش ، یک دلار کاسبی کند بهتر از این است که جایی روی زمین پنج دلار پیدا کند . به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد . او را از غبطه خوردن بر حذر دارید . به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یاد آور شوید . اگر می‌توانید به او نقش مهم کتاب در زندگی را آموزش دهید . به او بگویید که تعمق کند . به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود . به گلهای درون باغچه ، به زنبورها که درهوا پرواز می‌کنند ، دقیق شود . به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود . اما با تقلب به قبولی نرسد . به پسرم یاد بدهید با ملایم‌ها ، ملایم و با گردن کشها ، گردن کش باشد . به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد ، حتی اگر همه در جهت خلاف او حرف بزنند . به پسرم یاد بدهید که همه حرف‌ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می‌رسد انتخاب کند . ارزشهای زندگی را به پسرم آموزش دهید . اگر می‌توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند . به او بیاموزید که در اشک ریختن خجالتی وجود ندارد . به او بیاموزید که می‌تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند . اما قیمت‌گذاری برای دل بی‌معناست . به او بگویید تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را برحق می‌داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد . در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید اما از او یک نازپرورده نسازید . بگذارید که شجاع باشد . به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد . توقع زیادی است اما ببینید که چه می‌توانید بکنید ، پسرم کودک کم سال و انسان بسیار خوبیست............




نوشته های دیگران()

همواره فکرکنید

علی هبوط محمدی :: جمعه 85/7/7 ساعت 10:19 صبح

جوری دگرنگاه کنید:

گاهی وقتها که به مشکلاتی که روی زمین هستند نگاه می کنیم، این طور به نظر میرسد که همه چیز سرشار از ترس، غم، دلتنگی و تیره بختی است. بعضی روزها که از خواب بیدار میشویم، نمی دانیم که چه اتفاقات ناگواری ممکن است رخ بدهد. وقایع دنیای بیرون نه تنها ملال انگیز به نظر می رسند، بلکه دنیای درون ما نیز پر از افکار ملال انگیز است.نفس به ما میگوید: "این همه را دلیل آن بدانیم که قربانیان درمانده ای هستیم که در دنیایی ناعادلانه و بی رحم و تهی از عشق به سر میبریم."

اما راه دیگری نیز برای دیدن دنیا وجود دارد و ما میتوانیم با دگرگون کردن احساس و ادراک خود، آن را بیابیم.

شاید یکی از بزرگترین موهبتهایمان در زندگی، توان انتخاب کردن افکار و باورهایی است که به ذهنمان راه میدهیم. ما واقعاً می توانیم انتخاب کنیم از دنیایی که بر اساس اسارت تحمیلی ترس ساخته شده است، رها باشیم. می توانیم توهّم دنیایی مالامال از ترس، نفرت، تضاد و جنگ را باور کنیم یا به دنیایی معتقد باشیم که بر پایه عشق جاودانه بنا شده است. وقتی دنیای توهّم را انتخاب کنیم، باور داریم آنچه در دنیای بیرون وجود دارد علّت است.اما هنگامی که جهان عشق را انتخاب می کنیم، باور داریم که افکار خودمان علت دیده ها و تجارب ما هستند.

در هر وضعیتی که به سر می بریم، می توانیم پیوسته تصمیم بگیریم آرامش ذهن را یگانه هدف خود قرار دهیم . میتوانیم یکبار دیگر انتخاب کنیم دنیا را با چشم دیگری ببینیم.
چنانچه آرامش ذهن را انتخاب کنیم ادراک و احساس ما تغییر میکند، بار دیگر تعهد به تحول شخصیتمان را تأیید میکنیم و نقش خود را در کمک به دگرگون ساختن دنیایی که می بینیم اجرا میکنیم.

می توانیم بیاموزیم چگونه مسئولیت افکار و احساساتمان را بپذیریم و تلاش کنیم یابنده عشق باشیم نه جوینده عیب و بیاموزیم که دنیا را به عنوان وسیله ای برای از میان برداشتن جدایی ها ببینیم.

ما میتوانیم انتخاب کنیم که دنیا را با قلب خود و نه با ذهنمان درک کنیم.

هرچه بیشتر بگذاریم که قلبمان نگرش ما به جهان را راهنمایی کند بیشتر میتوانیم بپذیریم که یگانه هدف ما در زندگی عشق ورزیدن و بخشایش است و بیشتر میتوانیم آرامش و عشق و شادی را تجربه کنیم.

پس هروقت که غمگین، ناراحت وخشمگین و نومید میشویم به خود یادآوری کنیم که می توان به دنیا با چشمی دیگر نگریست و  انتخاب کنیم ناراحتی کنونی خود را از این دیدگاه تازه ببینم..........


نوشته های دیگران()

راحتی

علی هبوط محمدی :: جمعه 85/7/7 ساعت 10:14 صبح

 غصه ها را خفه کنید:

خیلی از افراد کوله باری از انباشگی و در هم ریختگی عاطفی را حمل میکنند که حمل این کوله بار باعث پیری زودرس میشود.

اگر واقعاً از چیزی ناراحت یا آزرده اید، بهترین موقع برای برقراری نظم و رهایی از کمی انباشتگی است. فکر نکنید که آنقدر ناراحت هستید که قدرتش را ندارید خودتان را جمع و جور کنید تا به ایجاد نظم و ترتیب بپردازید، فقط کافیست به سراغ کمد یا گنجه ای بروید و آنچه را که در آن است بیرون بریزید. فقط محتوای آنها را خالی کنید و به آنها نظم بدهید. می بینید که رهایی از انباشتگی و دور ریختن اشیا زائد که سالها احتکار کرده بودید در اوضاع و شرایط کنونی تان چقدر آسان است. همچنین تعجب می کنید وقتی می بینید ایجاد نظم در بی نظمیهای بیرون تا چه حد در روشن ساختن دل و جانتان مؤثر است.

هر ناراحتی آغاز راحتی است، چون ضمیر برترتان آن ناراحتی را برنامه ریزی کرد تا توجهتان را به نکته یا مسأله ای که نیاز به تغییر دارد، معطوف کند.استادی می گفت هر وقت کسی ناراحت است بهتر است از خودش بپرسد: آیا این مسأله بعد از ده سال هم اهمیت امروز را دارد؟ به این ترتیب یاد میگیرد که از دید "ضمیر آینده"اش به مسأله نگاه کند. پاسخ این سؤال هم اغلب منفی است. چون تقریباً هیچ مسأله ای تا این اندازه اهمیت ندارد..........


نوشته های دیگران()

مهمترازهمه

علی هبوط محمدی :: جمعه 85/7/7 ساعت 10:10 صبح

 

تائوته چینگ میگوید:

شهرت یا درستی ، کدام مهمتر است؟

پول یا خوشحالی کدام ارزشمندتر است؟

موفقیت یا شکست ، کدام نابود کننده تر است؟

اگر برای خرسندی خودمان ، به دیگران متکی باشیم ،

هرگز واقعا خرسند نخواهیم شد.

اگر شادی تو به پول وابسته است ،

تو هرگز با خودت شاد نخواهی بود.

به آنچه داری قانع باش ،

با آنچه که هست ، شادمان باش

هنگامی که پی ببری چیزی کم نداری

تمام دنیا متعلق به توست. ......

 


نوشته های دیگران()

تلاش

علی هبوط محمدی :: جمعه 85/7/7 ساعت 9:55 صبح

باید بیشتر تلاش کرد

 

گفتند: شکست یعنی تو یک انسان در هم شکسته ای.

گفت: نه شکست یعنی من هنوز موفق نشده ام.

گفتند: شکست یعنی تو هیچ کاری نکرده ای.

گفت: نه شکست یعنی من هنوز چیزی یاد نگرفتم.

گفتند:شکست یعنی تویک آدم احمق بوده ای.

گفت : نه شکست یعنی من به اندازه کافی جرات و جسارت داشته ام

گفتند:شکست یعنی تو دیگر به آن نمی رسی .

گفت: نه شکست یعنی من باید از راهی دیگر به سوی هدفم حرکت کنم.

گفتند:شکست یعنی توحقیر و نادان هستی.

گفت: شکست یعنی من هنوز کامل نیستم.

گفتند: شکست یعنی تو زندگیت را تلف کرده ای.

گفت :نه شکست یعنی من بها نه ای برای شروع کردن دارم.

گفتند:شکست یعنی تو دیگر باید تسلیم شوی.

گفت: نه شکست یعنی من باید بیشتر تلاش کنم.

 

        بلند نظر باشید و هدفهای بزرگ تعیین کنید       "میکل آنژ


نوشته های دیگران()

همهمه

علی هبوط محمدی :: پنج شنبه 85/6/23 ساعت 4:18 عصر

همهمه...

صدای همهمه می اید.

و من مخاطب تنهای بادهای جهانم.

و رود های جهان رمز پاک محو شدن را

به من می آموزند.

فقط به من.


نوشته های دیگران()

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نکته هایی زندگی
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
خاطره ها
علی هبوط محمدی
Link to Us!

خاطره ها

Hit
مجوع بازدیدها: 5389 بازدید

امروز: 22 بازدید

دیروز: 0 بازدید

Notes subjects


زندکی[3] . موفقیت[3] .

Archive


پاییز 1385
تابستان 1385

LOGO LISTS




Submit mail